برای رنزو روسو خالق شلوار جین سنگ شور و شرکت دیزل، ایده احمق بودن چیزی فراتر از هوش و ذکاوت است. او در این کتاب استراتژی های یک فرد احمق را بیان می کند. این کتاب بر اساس فلسفه نیرومند رنزو روسو نوشته شده است. او روش کار و تفکر خود را بیان می کند. “احمق باشید” معانی بسیار زیادی را شامل می شود. مانند اینکه شجاع باشید، از دستورالعمل ها و باید و نبایدها پیروی نکنید، به ندای قلبتان گوش دهید، تلاش کنید و فی البداهه بسازید، و در نهایت کاری را انجام دهید که آن را دوست دارید و نگران هشدار افراد درباره عواقب آن نباشید. در هر کاری که انجام می دهیم، ابتدا باید از خود بپرسیم که آیا انگیزه های حماقت را به قدر کافی داریم؟ و آیا آنقدر شجاع هستیم که روی بازار اثرگذار باشیم؟ یا اینکه فقط قصد سازش داریم…. در اصل برای او احمق بودن باید با دلیل باشد و بدون دلایل محکم رد می شود. او از فواید احمق بودن در کسب و کار و زندگی می گوید. داستان شکل گیری شرکت دیزل با همه تجربیات، شکست ها و پستی و بلندی هایش، بسیار خواندنی است. برای همه افرادی که در کسب و کارها و شرکت ها به دنبال ایده سازی و خلاقیت هستند و نیز تمام کار آفرین ها و صاحبان کسب و کار خواندنی است.
اگر تاکنون اقدام احمقانه ای انجام نداده اید، در واقع کاری نکرده اید. فرد باهوش به ندای عقلش گوش می دهد و فرد احمق به ندای قلبش. فرد احمق به دنبال نوآوری نیست و هیچ چیز را با هدف تغییر، دگرگون نمی کند، بلکه ترجیح می دهد با امکاناتی که در اختیار دارد، چیز جدیدی بسازد. فرد احمق شاید شکست بخورد اما فرد باهوش حتی تلاش هم نمی کند. جستجوی موفقیت در تجارت مانند دوچرخه سواری در سربالایی است. شما مسیرتان را با توجه به علائم راهنما تعیین می کنید اما نمی دانید چه موانعی بر سر راهتان قرار دارند. همه از من می پرسند که چرا شعبه مرکزی دیزل را در میلان یا شهر بزرگ دیگری برپا نکردید تا به راحتی افراد ماهر و باتجربه را به خدمت بگیرید؟ دو دلیل وجود دارد. چون اولین شغلم را در این منطقه باسانو دل جراباست بدست آورده ام و ریشه شغل و زندگی ام اینجاست. دیگر اینکه این منطقه خلاقیت را تحریک می کند و افراد بسیاری را در اینجا می توانم پیدا کنم که خیلیبا استعداد و خلاق هستند. هرگز به دنبال جذب بهترین طراحان نبودم، بلکه همیشه در جستجوی افراد شماره دو یا سه بودم. کسانیکه خلاق و مشتاق و با انگیزه قوی برای رسیدن به اوج از شکست واهمه ای نداشتند. طراحان جوان را بسیار دوست دارم چون خلاقیت آنها ناب و بکر و خالص است. از چالش نمی ترسند و مغزشان هنوز تازه و با طراوت است. به خوبی می دانند باید چه کاری کنند و مهم تر اینکه به بردگان صنعتی تبدیل نشده اند.